عزیز من چرا ، بی قراری
میخوام رو شونه هام،سر بذاری
دیگه نخور یه ذره غصه تا
بابا تو داری
روی دستام یک کمی بخواب
که گریه هات دلم رو خون کرده
یک کمی بخواب
ببین که رنگ صورتت زرده
یک کمی بخواب
شاید عمو دوباره برگرده
لالا لالا گلم...لالا
لالاتموم حاصلم..لالا
لالایی آروم دلم..لالا
توبغلم بخواب یکم...لالا
بند دوم
بازم گرفته دلشوره مادر
چشای حرمله، شوره مادر
اگه زمین بیفتی میشکنه
غروره مادر
عزیزمنی آرزومه تا
یه روز عصای دست مادرشی
آرزومه تا
که هم قد علیِ اکبر شی
آرزومه تا
بمونی و شبیه حیدر شی
ببین دلم پرازغمه..گلم
پراز غمای عالمه...گلم
یه آتیشی توقلبمهـ..گلم
که عمرتوچقد کمه...گلم
بندسوم
غمه نبودنت کرده پیرم
برای حنجرت من بمیرم
دلم میخواد یه بار دیگه تورو
بغل بگیرم
از دست من تو رفتی وهنوز
دلم هوای خندتو داره
رفتی وهنوز
نشسته ام کنار گهواره
رفتی وهنوز
چشام بارون گریه میباره
رو نیزه رفتی پسرم...علی
شدی تو سایه ی سرم...علی
بدون تو کجا برم...علی
لالالالایی اصغرم....علی
- پنج شنبه
- 21
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 13:20
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عالیه رجبی
ارسال دیدگاه