کاش میشد مرغ دل پر وا کند
وز بلای عافیت پروا کند
همنوا گردد به نای نینوا
پر گشاید سوی دشت کربلا
کربلا آنجا که خاکش کیمیا ست
مشهد زیباترین آلاله هاست
کربلا گفتم به جانم غم نشست
تار و پود قلب من از هم گسست
شورشی بر پا شد اندر جان من
پرده بالا رفت از چشمان من
****
باغبانی دیدم اندر دشت خون
ذکر لبهایش «الیه الراجعون»
زیر لب میگفت با صوتی جلی
این منم یارب حسین بن علی
کاینچنین پرپر شده گلزار من
از خریداران تهی بازار من
اکبرم در خون شناور گشته است
اصغرم ششماهه پرپر گشته است
کشتی عشقم به غم پهلو زده
ساقی ام از تشنگی زانو زده
یاد گلهایی که بر خاک آمده
ناله ی من تا به افلاک آمده
*
ناگهان پیچید صوتی دلنشین
در فضا از قول رب العالمین
میشوم من خون بهایت یاحسین
عالمی گردد فدایت یاحسین
لاله های پرپر گلزار تو
تا قیامت رونق بازار تو
کربلایت آرزوی خاکیان
مِهر تو مُهر لب افلاکیان
کربلای تو «جهانی» دیگر است
کربلا دنیای عشق حیدر است
- پنج شنبه
- 21
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 14:2
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
اسماعیل پور جهانی
ارسال دیدگاه