• دوشنبه 3 دی 03

 مجتبی صمدی شهاب

شعر غزل اول جلسه ای شب سوم محرم -(خانه زادیم در این خانه که بیت النّور است)

1191

خانه زادیم در این خانه که بیت النّور است 
قبله گاه مَلَک و جنّ و پری و حور است 

گریه کردیم و به ما اذن زیارت دادند 
اشک ما را به حرم بُرد، حرم کِی دور است؟

اشک ارثی است به هر بی سر و پایی ندهند 
طعم شیرینی محض است اگر چه شور است 
 
مجلس روضه بساطی است که بر خادمی اش
از فرشته چِقَدَر دور و بَرش مأمور است 

شب سوم که رسیدیم تأمّل کردیم 
بین عُشّاق شب قدر شبی مشهور است 

دست هر کَس که به دامان رقیّه نرسد 
نوهء فاطمه چون مادر خود مستور است 

چقَدَر بهر دفاع از حرمش جان دادند 
هر که شد مُنکر آن بُقعه یقینا کور است 

هر کسی خوب نداند که رقیّه چه کشید 
روضه چیز دگری با نفس منصور* است 

گفته منصور که مو شعله بگیرد سخت است 
گره اش وا نشود سوختگی ناجور است 

*حاج منصور ارضی(حفظه الله)

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 9:48
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران