• دوشنبه 3 دی 03

 امیر روشن ضمیر

زمینه شب هفتم محرم98 -(بی تابی و بی قراری تو آغوش مادرت بخواب )

634

بی تابی و بی قراری تو آغوش مادرت بخواب 
کنار گهواره میگه لالا، لالا ای جون رباب
اصغرم ببین دارم می میرم
من مادرم و بدون شیرم
زخم لب تو کنده دلم رو
از غصه دارم آتیش میگیرم ...

لالا، لالا ای جون رباب
                   تو آغوش مادرت بخواب ...

از تشنگی دنیا شده برای من مثل یک سراب
اصغر من پیدا نشد توی خیمه یه قطره آب
زخمای لبات شده پر از خون
از غمت شدم زار و پریشون
چشماتو ببند شاید عزیزم
آخر ببینی تو خواب بارون ...

لالا، لالا ای جون رباب
                 تو آغوش مادرت بخواب ...

تیری که زیر و رو کرده اصغر من حنجر تو رو
مثل گلوت پاره پاره کرده قلب مادر تو رو
چشم من فقط به آسمونه
حال دلم و خدا میدونه
اون لحظه که روی نیزه میری
مادرت برات روضه می خونه . . .

مادر نیزه کجا و سر تو
                    غرق خونه رگ حنجر تو ...


  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:3
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 3.08 MB
تعداد بازپخش 30
تاریخ بارگذاری یکشنبه 24 شهریور 1398 03:07
عنوان : جابر فرمرزیان

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران