• سه شنبه 4 دی 03

 امیر روشن ضمیر

زمینه شب هشتم محرم -(داری میری حالا بابا قدم بزن تو پیش چشام)

1269
2

داری میری حالا بابا قدم بزن تو پیش چشام
باچشم خیس میگم بابا من دنیا رو بی تو نمیخوام
داری میری منتظر می مونم
با گریه برات دعا می خونم
از دیدن تو چه نا امیدم
از غصه به لب رسیده جونم

جانم روحم پیغمبر من
                   نور چشمم علی اکبر من

می میرم وقتی می بینم اکبر من افتادی زمین
چشماتو وا کن و حالا اشک چشم باباتو ببین
جونم و به لب رسونده زخمات
نور چشم من خونی لبهات
مثل تن قطعه قطعه ی تو
پاره پاره شد این دل بابات

پاشو بابات کنار تو خمید
                      پاشو زینب از خیمه رسید  ...


پی نوشت:

ان الله اصطفی آدم ونوحا وآل ابراهیم وآل عمران علی العالمین
ذریة بعضها من بعض والله سمیع علیم

«سوره ی آل عمران آیات ۳۳ و ۳۴»

اباعبدالله علیه السلام پشت سر علی اکبر علیه السلام این آیات رو می خواندند ...

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:3
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.90 MB
تعداد بازپخش 72
تاریخ بارگذاری یکشنبه 24 شهریور 1398 03:08
عنوان : جابر فرمرزیان

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران