چشاتو وا کن
دار و ندار همه ی اهل حرم
حرفی بزن با من مضطر پسرم
از داغ تو شعله ورم
حرفی بزن من پدر پیر توام
خوردی زمین(منم زمین گیر توام2)
پاشو عصای دست بابا
رو خاک غم نشسته بابا
ببین چقدشکسته بابا
وای علی اکبرمن
عزیز بابا
این همه پاشیده تنت از هم چرا
باید بگیرم تو رو از سر نیزه ها
بزارمت بین عبا
با خنده ی این بی حیاها چه کنم
با جسم تو(من تک و تنها چه کنم2)
پاشو ببین چاره ندارم
دارم برا تو خون می بارم
صورت به صورتت می زارم
وای علی اکبرمن
- دوشنبه
- 25
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 9:51
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه