پاشو علمدار
از وقتی افتادی تو آشوبه دلم
فکر نبودن تو می شه قاتلم
آتیش گرفته حاصلم
ای ساقی و ای صاحب مشک و علم
پاشو ببین (من موندم غم حرم2)
ای وای من ای داد و بیداد
زینب مین خیمه افتاد
سکینه دیگه آب نمی خواد
وای علمدار رشیدم
دلم گرفته
از درد ماتمت شکسته کمرم
من چه کنم بدون تو ای لشگرم
دشمن رسیده به حرم
حس می کنم غم دل دخترا رو
حس می کنم (نگاه نامحرما رو2)
پاشو که زینب بی پناهه
روی لب ربابه آهه
دور خیامم یه سپاهه
وای علمدار رشیدم
- دوشنبه
- 25
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 9:52
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن طالبی پور
ارسال دیدگاه