بند اول
چه میدرخشی روی نیزه،هلال زینب نور دیده
نگام کن ای برادرم که،از غم تو قدم خمیده
داری میبینی غیرت الله،اسیر عده ای نامَردم
روی سر من دست زوره،حرمله و شمر پلیده
میخورم از کوفیا من سنگ جفا واویلا
کوفه شده برای من کرب و بلا واویلا
واویلتا واویلتا واویلتا واویلا
بند دوم
من غصه ی تو میخورم تو،غصه ی معجرم رو داداش
مثل سر شکسته ی تو،شکستم این سرم رو داداش
دور و برم یه عده وحشی،تو دستاشونه تازیونه
کوفه شده مثل مدینه،یادته مادرم رو داداش
یادته که مادرمون افتاده بود واویلا
به ضربه تازیونه شد تنش کبود واویلا
میخورم از این کوفیا سنگ جفا واویلا
کوفه شده برام مثه اون کوچه ها واویلا
واویلتا واویلتا واویلتا واویلا
۱۳۹۸/۶/۲۴
- دوشنبه
- 25
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 10:50
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه