قاسم قاسم
دیدی به چه روزم نشوندی
عموت و بدجوری سوزوندی
گفتم بهت نرو به میدون
قبول نکردی و نموندی
حالا چه جوری ببرم . تاخیمه ها این پیکرت
به زیر سم مرکبا . شکسته سینه و سرت
پاشو ببین منتظره . جلوی خیمه مادرت
قاسم من قاسم من 
قاسم قاسم
روی زمین نکش پاهاتو
بزار که پاک کنم لباتو
نگفتی که چجور بدم من
جواب اشکای باباتو
غارت نیزه ها شده . نوجوونم پیرهنت
الهی واست بمیرم . نقش زمین شده تنت
به زیر سم مرکبا . قد کشیده این بدنت
قاسم من قاسم من
                    
                    
                
                - دوشنبه
- 25
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 13:36
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
- 
                            رضا رسولی

 
                 
                 
                
                 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه