امون از کرببلا
توی گودال بلا
جلوی چشمای مادر
میزنه هی دست پا
امون از دست زمونه
قلب زهرا پریشونه
توی گودال با چشم خیس
فاطمه داره میخونه
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست
خار و خاشاک زمین منزل و معوای تو نیست
حسین جانم حسین جانم
کربلا رو غم گرفت
قلب دنیا هم گرفت
دل زینب هم گرفته
فاطمه ماتم گرفت
خون خدا رفته از حال
پیکرش افتاده بی حال
خواهرش با قلب خونی
داره میره سمت گودال
(از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین)
حسین جانم حسین جانم
چه شوره محشریه
چه رسم دلبریه
توگودال نه تن سالم
روی تن نه سریه
پیکرش رفته به تاراج
زدن انگار چوب حراج
هرکی هرچی خواسته برده
خواهرش مونده هاج و واج
(خاک عالم به سرم کز اثر تیغ و سنان
جای یک بوسه من بر همه اعضای تو نیست)
حسین جانم حسین جانم
- دوشنبه
- 25
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 13:49
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا رسولی
ارسال دیدگاه