• چهارشنبه 16 آبان 03

 میلاد  قبایی

شب ششم محرم -(عمو جونم بيا ، قاسمو كن بغل)

791
1

عمو جونم بيا ، قاسمو كن بغل
ميريزه از لبم ، اهلا من العسل

جاي بابام الان ، ميدونم خاليه
ببينه تو دلم ، چه شور و حاليه

لحظه ي آخرم ، اشك از چشام مياد
حس ميكني توام ، بوي بابام مياد

صداشو ميشنوم ، ميگه صدآفرين
يه لحظه ديدمش ، تا افتادم زمين
جانم عمو حسين...

زخمي شده همه بالو پرم
بيا بيين چي اومده سرم
بگو از دست من راضي شدي
فقط تويي اميد آخرم

" عمو جانم عمو... "
————————-
تا افتادم زمين ، دشمنا اومدن
باهرچي كه ميشد ، قاسمتو زدن

شبيه اكبرت ، زخمي شده سرم
بامركب اومدن ، به روي پيكرم

فقط خدا كنه ، نبينه مادرم
عمو بهش نگو ، چي اومده سرم

نگو يه عده دسته پر رسيدنو
از فاصله ي كم ، با سنگ زدن منو
جانم عمو حسين...

حالا شدي برام يه آرزو
برس به داد قاسمت عمو
ببين كه جاي نعله رو تنم
تورو خدا به مادرم نگو

" عمو جانم عمو... "

  • سه شنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.03 MB
تعداد بازپخش 36
تاریخ بارگذاری سه شنبه 26 شهریور 1398 01:43
عنوان : به این سبک اجرا شود

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران