• شنبه 3 آذر 03

 محمود اسدی

(غزل)غارت گلیم/من چارمین سلاله ی پاک پیمبرم

654

من چارمین سلاله ی پاک پیمبرم
زین العباد،مظهر الله اکبرم

زهر جفا نکشت مرا،می کشد مرا
هر صحنه ای که دیده دو چشم ز خون ترم

گریم به یاد واقعه ی کربلا مدام
آن خاطرات تلخ ز خاطر نمی برم

یادم نرفته ست که طفلی دم غروب
فریاد زد که عمه ببین سوخت معجرم

یک عمر گریه کرده ام از یاد کربلا
یک عمر سوخت قلب من از غارت حرم

من بین خیمه روی گلیمی به سوز تب
خولی رسید خنده کنان در برابرم

برد آن گلیم و من به زمین خوردم از ستم
ذکر لبم به خیمه شد ای وای مادرم

همچون پدر رخم به روی خاک تیره ماند
عمه در آن میانه فقط گشت یاورم

دیدم به چشم خویش که در پشت خیمه ها
بودند عده ای پی راس برادرم

ای وای من ز شام که دیدم به چشم خویش
سرها ز روی نیزه زمین خورد در برم

در بین کوچه عمه ی ما را کتک زدند
هرگز نبود دیدن این صحنه باورم

در مجلس یزید چو حرف از کنیز شد
دیدم فتاده لرزه بر اندام خواهرم
******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • سه شنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:21
  • نوشته شده توسط
  • هاشمی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران