• سه شنبه 15 آبان 03

 مجتبی صمدی شهاب

شعر اربعین حسینی -(آمد وقت ديدار آمد وقت ديدار)

530

اي يار اي يار اي يار
آمد وقت ديدار آمد وقت ديدار

آغوشتو واكن حسين
كه غرق در تب باجون برلب رسيده زينب
واي واي

برگشته زينب از سفر
 نفس بريده
بلا كشيده قامت خميده
واي واي

اومدم پس از اين جدايي تا باز تورو ببينم
باورم نميشد يه روز بالا قبر تو بشينم
اومدم تاكه سفرهء دل و واكنم كنارت
اومدم تا كه سايبون بشم بر سر مزارت

بي تو از جان سيرم
بي تو من ميميرم


دنبال زلفت روي ني
شدم گرفتار باچشم خونبار دويدم اي يار
واي واي

پاشو سرت رو از سفر برات آوردم
كاشكي مي مردم جون مي سپردم
واي واي

كوچه كوچه صحرا به صحرا بر روي نيزه بودي
شد نثار تو شد نثار من سنگاي يهودي
باورت ميشد همسفر بشم با يه مشت حرامي
باورت ميشد گير كنم توي خنده هاي شامي

دارم صدها ناله
مويم شد پر لاله


سقاي دشت كربلا پاشو برادر
رسيده خواهر با داغ معجر
واي واي

اي تشنه لب پاشو ببين آب شده آزاد
اي داد بيداد صد آه و فرياد
واي واي

بي تو بين طوفان غم من از زندگي شدم سير
آشنا با دستاي زينبت شد طناب و زنجير
تا تو بودي چشم كسي نيفتاد به قد و بالام
تا تو رفتي بازار برده ها و خرابه شد جام

سقا برخيز از جا
بنگر حال ما را

  • پنج شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:38
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران