• جمعه 31 فروردین 03


شب هشتم محرم واحد سنگین -(تو اذن میدون و گرفتی)

744

تو اذن میدون و گرفتی
اما گذاشتی دست رو قلبم
آروم برو جوون رعنام
آروم برو دورت بگردم


دیگه ندارم ، عصای دستی
قامت من رو ، بدجور شکستی
امیدمن به ، برگشتنت نیست
جوونی و وقت رفتنت نیست

خودت بگو بدون تو ، چی دارم اکبر
میدونی که تویی دارو ندارم اکبر
حق داری حسم نکنی ، جوون نداری
مثل حسین نیستی گله خزون ندارى

خدانگهدارت علی جوون رعنام
ببخش منو نمیتونم بلند شم از جام


2

پشت سرت میریزه دنیا
دور سرم میگرده عالم
هیشکی نمیفهمه تو قلبم
چه حالیه یاس جوونم

میدونی اکبر ، از چیه دردم
چرا برای ، تو گریه کردم
آخه باید من ، دنبال جسمت
حالا زیر دست و پا بگردم

حالا باید پیدا کنم ، اعضاتو بابا
تا سرهم کنم گلم جسمتو حالا
خداروشکر که مادرت نیومد اینجا
طاقت نداره ببینه تورو رو خاکا

خدانگهدارت علی جوون رعنام
ببخش منو نمیتونم بلند شم از جام


3

سر روسرت میذارم اما
چرا محل من نمیدی
برا دل بابا یحرفی
بزن نگو که پرکشیدی

تویی همون که ، خوش بر و رو بود
که موندنش وااسم آرزو بود 
پس چرا تو بی سرو صدایی
تو اربن اربا ، تو یه عبایی

میشنوی سوز ناله های عمه هاتو
بلند شو دلداری بده تو خواهراتو
یبار دیگه بگو بابا ، شکسته قلبم
اذون نمیگی بشنوم بازم صداتو؟

خدانگهدارت علی جوون رعنام
ببخش منو نمیتونم بلند شم از جام

  • جمعه
  • 29
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:9
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.39 MB
تعداد بازپخش 52
تاریخ بارگذاری جمعه 29 شهریور 1398 10:33

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران