دوری کربلای تو
دل منو آتیش زده
صبر دلم دیگه آقا
از جدائی سراومده
پس کی میخوای منو بازم
زائر کربلا کنی
منو دوباره برای
زیارتت سوا کنی
عاشقی مجنونم از غمت حیرونم
روز و شب با مستی اسمتو می خونم
من تارم ای مهتاب آقا منودریاب
دستم خالی امّا دیوونتم ارباب
ثارالله یا مولا یا اباعبدالله
من دلخوشیم اینه آقا
شما سنگ صبورمی
وقتی از خود بیخود میشم
همیشه ذکر شور می
از سرمم زیادیه
اینکه میام تو روضه هات
من کجا تو کجا که من
یه روز بشم آقا فدات
سالاری غمخواری تو دلم جاداری
بیمارم از عشقت خوشه این بیماری
مولایی آقایی پسر زهرایی
دلشادم از اینکه تو آقای مایی
ثارالله یا مولا یا اباعبدالله
حسابی دربه در شدم
از عشق تو تو عالمین
کاشکی بازم سجده کنم
رو خاک بین الحرمین
یه کاری کن همین روزها
خار گُلِ یاست بشم
پیش پای امام زمان
فدای عباست بشم
سر بارم بی یارم در باغ تو خارم
نالایقم امّا عبد علمدارم
روز و شب غرق تب دارم نامت بر لب
نذرم اینه باشم خاک پای زینب
- یکشنبه
- 31
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 9:53
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
مجتبی صمدی شهاب
ارسال دیدگاه