• دوشنبه 3 دی 03


مصائب شام -(ای فخر کائنات! گذر کن دمی به شام )

1029

ای فخر کائنات! گذر کن دمی به شام 
ما را اسیر بین، تو ایا سیّد انام! 
دانند شامیان ز جفا، خون ما حلال 
بگذر به ما که گشته به ما زندگی، حرام 
دردم نه یک، نه صد، نه هزار است، این سفر 
زین درد بی‌شمار، برت بشمرم کدام؟ 
در بزم عام، ز اهل و عیال تو، این گروه 
آن یک کنیز خواهد و آن دیگری غلام 
اولاد خود ز کینه‌ی اعدا، دو دسته بین 
جمعی، شهید کوفه و برخی، اسیر شام 
اطفال ما گرسنه، شب و روز، تشنه‌لب 
یک شب کسی نداد به ایشان به شام، شام 
رأس حسین و دُرد شراب، این ‌چه حالت است؟ 
نه دهر دون، سر آمد و نه عمر ما، تمام 
لعل حسین و چوب جفا، زین ستم به ما 
نه پای استقامت و نه دست انتقام 
طعن سنان و جور یزید و جفای شمر 
ما را انیس و مونس و یار است، «و‌السّلام» 
آن گه یزید، حقّ نبی را بهانه کرد 
سوی مدینه، آل علی را روانه کرد 

  • یکشنبه
  • 31
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 14:3
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران