یا زین العابدین(ع)
آه ای شهیدان از شما جا مانده ام من
تنهایم ودر کار خود وامانده ام من
بیمارم ومسلوب توفیق شهادت
با قلب پر خونم به دنیا مانده ام من
بابا، عموهایم، برادرهام،رفتند
در هجرشان نالان وتنها مانده ام من
اندر دفاع از حرم بس ناتوانم
حیران وگریان بین صحرا مانده ام من
سخت است باشی مرد واین غارت ببینی
نالان به بستر در تماشا مانده ام من
شام غریبان خواب در چشمم نیاید
مضطر شده در فکر فردا مانده ام من
وای از اسیری وجسارت،کوفه وشام
اندر هراس از شام رسوا مانده ام من
امشب سرم را عمه بر زانو گذارد
با یاد بابا گرم نجوا مانده ام من
شعر:اسماعیل تقوایی
- چهارشنبه
- 3
- مهر
- 1398
- ساعت
- 14:57
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه