• سه شنبه 15 آبان 03

 حمیدرضا محسنات

غزل وداع با محرم -(پلکی به هم زدیم و محرم تمام شد )

847
3

پلکی به هم زدیم و محرم تمام شد 
صد زخم دارد این دل و مرهم تمام شد 

بر کوچه ها سیاهی معصیت آمد و ... 
در کوچه ها سیاهی پرچم تمام شد 

نذر و نیاز و خدمت و عرض ارادتم 
آقا اگر زیاد و اگر کم تمام شد 

باور نمیکنم که محرم به سر رسید 
من که هنوز گریه نکردم , تمام شد 

از روضه های مقتل زینب شروع کن 
گیرم که روضه های "مُقَرَّم" تمام شد 

از هرچه بگذرم سخن یار خوش تر است 
یک بیت عرض روضه و عرضم تمام شد 

دستت کجاست تا بشود سایه بان حسین 
زینب کجا و مجلس نامحرمان حسین ...

  • شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • امیر روشن ضمیر

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران