• سه شنبه 4 دی 03

 رضا باقریان

شعر شهادت امام صادق(ع) -(در هجره ام مقابل چشمان مادرم)

688

در هجره ام مقابل چشمان مادرم
در سجده بودم و لگدی بر سرم نشست
این غم کجا برم، به که گویم که بی حیا
با ناسزا به فاطمه، بال و پرم شکست

یک تازیانه سجده ی طولانیِ مرا
عمداً مقابل پسر ارشدم شکست
وقتی که خواند مادر من را به ناسزا
دندان من ز بسکه خودم را زدم شکست

آتش کشید بیت مرا، وای از دلم
یاد مدینه کردم و آن کوچه های تنگ
وقتی که بست دست مرا بینِ خانه ام
خوردم به دربِ خانه و دیوارهای سنگ

پای برهنه، با دلِ پر زخم، نیمه شب
در بینِ سینه ام نفسم بارها برید
اِبْنُ الرَّبیعْ بغضِ علی را بروز داد
در پشت ناقه، شیره ی جان مرا کشید

موی سفید من به دلش رحم جا نکرد
جسم مرا به روی زمین می کشاند و رفت
تنها به خاطر پسرِ فاطمه شدن
چندین لگد به پهلو و کتفم نشاند و رفت

وقتی نگاه من به کفِ پایم اوفتاد
انگار چشم من هوسِ قیل و قال داشت
با تازیانه ها بدن من کبود شد
ای وای بر رقیه که تنها سه سال داشت

  • یکشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:41
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران