شامی بی حیا به دل شرر می زند
تازیانه به طفل خون جگر می زند
بین بازار شام پر ز چشم حرام
وامصیبت
پای سرهای روی نیزه شد هلهله
سر اصغر بوَد روبروی حرمله
شد ز حال رباب دل عالم کباب
وامصیبت
شامیان هر کجا این سر اطهر رسید
همره این سر بریده مادر رسید
مادرش فاطمه دارد این زمزمه
وامصیبت
*****
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج
- سه شنبه
- 9
- مهر
- 1398
- ساعت
- 8:26
- نوشته شده توسط
- هاشمی
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه