دوباره دلامون گرفته ماتم ، حسن جان٣
تو چشمام آقاجون ميباره نم نم ، حسن جان ٣
اگر چه غم تو مثل حسين نيست، حسن جان ٣
ولي نيست آقا كمتر از محرم ، حسن جان ٣
دل ميگيره آقاجون
خيلي خلوته صحنت
از چشما مياد بارون
با اين غربته صحنت
امشب زائرت ميشه
زهراي شكسته پر
گريون و پريشونه
پيش تربته صحنت
آقام آقام آقام
بميرم توي كوچه غصه خوردي ، حسن جان ٣
تا گوشواره رو خاكا ديدي مُردي ، حسن جان ٣
با گريه زير بالاشو گرفتي ، حسن جان ٣
چه حالي شدي تا خونه آوردي ، حسن جان ٣
بين كوچه تا خونه
خيلي پير شدي آقا
دق كردي شدي گريون
بين دشمني تنها
ديدي مادرت افتاد
رو خاكاي تو كوچه
با بغضي توي سينه
گفتي كاش بياد بابا
آقام آقام آقام
بلند شو كه برادرت رسيده ، حسن جان ٣
حسين اومده با قدِ خميده ، حسن جان ٣
پاشو كه داره خواهرم ميادش ، حسن جان ٣
ميميره ببينيه رنگت پريده ، حسن جان ٣
زود تنهام ميذاري و
دل گريونه مالامال
ميميرم كه پاي طشت
هِي داري ميري از حال
ميري از پيشم اما
يادت باشه با مادر
وعده داريم پاي
نيزه ها توي گودال
واويلا واويلا واويلا
- پنج شنبه
- 11
- مهر
- 1398
- ساعت
- 14:42
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه