• دوشنبه 3 دی 03


ورود به شام -(فكر كن قافله هم در دل بلوا باشد)

608

فكر كن قافله هم در دل بلوا باشد
ازدحام از همه سو باشد و كم جا باشد

بعد يک مشت اراذل همگی كِل بكشند
وسطِ هلهله‌ها زينب كبری باشد

يک طرف چوبِ حراجی سر گهواره‌ای و
يك طرف بر سرِ انگشتر آقا باشد

گذر برده فروشان و دلِ زار حرم
تازه پشت سرشان موج تماشا باشد

هم سر بردن اين قافله در بزم يهود
هم سر قيمت اين قافله دعوا باشد

چه می‌آيد به سر دختركی در بازار
با زدن‌های سنان حرمله هم پا باشد

كاش از نيزه نيفتد سر دلبندِ رُباب
كاش تا آخر اين معركه بالا باشد

كاش دست از سر اين اهل حرم بردارند
كاش يک لحظه حيا در دل آنها باشد

آن زمانی كه سنان دورِ حرم می‌پلكيد
كاش می‌شد كه عَلَم در يَدِ سقا باشد
(احمد شاكری۹۸)

  • پنج شنبه
  • 11
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 16:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران