شمیم عطر رحمت می وزد از کوچه ها امشب
دوباره دیده شد در آینه وجه خدا امشب
میان گاهواری که ملک گهواره جنبان است
به جلوه آمده روی علیِ مرتضی امشب
بخوان چندین فراز از جامعه در نیمه ای از شب
که حال دیگری دارد مناجات و دعا امشب
چرا باید به دارو و دوا و نسخه دل بندم
چرا که نام هادی می شود درد و دوا امشب
ز یمن مقدم مولود زهرا حضرت هادی
شده آیینه بندان خانه ی ابن الرضا امشب
شبیهِ کنج ایوانِ طلا، در کنج این هجره
نشستن پای گهواره عجب دارد صفا امشب
دخیل دامن این نازدانه شهرِ پیغر
نمایان شد که فرقی نیست در شاه و گدا امشب
نه اینکه در مدینه کوچه های شهر روشن شد
چراغان می شود از نور او عرض و سما امشب
شب میلاد، ساقی پر کند جام مرا از می
چه شوری در زمین و آسمان گشته به پا امشب
شده عرش برین شهر مدینه، لیک می دانم
خبرهایی است در هر جای جایِ سامرا امشب
دمِ بابُ الجواد آنگونه خیلِ زایران دیدم
که گفتم هست این میخانه هم دارالشفا امشب
- یکشنبه
- 14
- مهر
- 1398
- ساعت
- 18:32
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
رضا باقریان
ارسال دیدگاه