حرفْ بسیار ، وقت امّا ضیق
ما کجا و کجا تو بحرِ عمیق؟!
جز تحیّر نصیب او نشود
هر که در ذاتِ تو کند تحقیق
من چگونه تصوّرت بکنم
که نگردد خداییَت تصدیق؟!
همه در بند تو اسیر شده
صوفی و شیخ و زاهد و زندیق
دشمنان تو جُملگی کذّاب
نیست جز تو کسی دگر صدّیق
پیش خال و خطِ تو شرمنده
کوفی و ثلث و نسخ و نستعلیق
آری انگشتر سلیمان هم
نیست بر چنبرش به غیر عقیق
لایق وصلِ تو نبودم لیک
مکن از جمعِ خود مرا تفریق
- سه شنبه
- 16
- مهر
- 1398
- ساعت
- 13:8
- نوشته شده توسط
- امیر روشن ضمیر
- شاعر:
-
علی مقدم
ارسال دیدگاه