همیشه آسمان بارانی چشم ترش بوده
کسی که داغ وغربت ارث زهرا مادرش بوده
حسن سهم پیمبر شد حسین اما علی را داشت
حسن بیش از حسین آیینه ی پیغمبرش بوده
خدا ما را کفایت میکند«اَلعزه لله»
چه نقشی بر نگین آبی انگشترش بوده
چه دردی بیش از این که میزده از پشت خنجر را
کسی که سالها پایین پای منبرش بوده
سپاهی داشته اما سپاه رو سیاهی که
فقط در گیر ودار کیسه ی سیم و زرش بوده
به یاد کوچه ای باریک می افتد در آن خانه
که روزی روزگاری مادرش پشت درش بوده
خدا را شکر در شبهای تلخ خون دل خوردن
اگر مادر نبوده در کنارش خواهرش بوده
جمال قاسم وشیرین زبانی های عبدلله
چه رازی بین او با لاله های پر پرش بوده
پس از طشت مسی طشت طلا هم ماجرایی داشت
درآن شب که برادر میهمان دخترش بوده
دم آخر برادرهای خود را در چه حالی دید
کسی که از شروع ماجرا تا آخرش بوده
- سه شنبه
- 16
- مهر
- 1398
- ساعت
- 14:3
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
احمد حسین پور علوی
ارسال دیدگاه