هرچه هستم هرچه پستم یاعلی
دل به الطاف تو بستم یا علی
با تو آن عهدی که بستم نشکنم
من به عهدم پای بستم یا علی
من خدا را از طریق عشق تو
می پرستم می پرستم یا علی
دوستم با دوستت از جان و دل
دشمنت را دشمن هستم یا علی
بسوزانْ دیده ، دیگرْ بین شو ای دل
در این بُستان ، شگفتی چین شو ای دل
شگفتی ، جمعِ اضداد است ، آری
ز شورِ یا علی ، شیرین شو ای دل
دشت غوغا بود،غوغا بود،غوغا در غدير
موج مىزد سيل مردم مثل دريا در غدير
در شكوه كاروان آن روز با آهنگ زنگ
بىگمان بارى رقم مىخورد فردا در غدير
اى فراموشان باطل سر به پايين افكنيد
چون پيغمبر دست حق را برد بالا در غدير
حيف اما كاروان منزل به منزل مىگذشت
كاروان مىرفت و حق مىماند تنها در غدير
باده بده ساقیا ، ولى ز خم غدیر
چنگ بزن مطربا ، ولى به یاد امیر
وادى خم غدیر ، منطقه نور شد
باز کف عقل پیر ، تجلى طور شد
تحیر زاده شد در اهلِ بینش
خدا تعریف شد با این گزینش
... وَ یادِ دلْنوازش ناتمام است ،
علی (ع) مردِ تمامِ آفرینش
سبو مست از لبِ فرزانه ات شد
غدیر آمد پُر از خُم خانه ات شد
خدا را شکر از این دل ، چون سرانجام
سرِ عقل آمد و دیوانه ات شد
دو روزِ نیستی ، هستم کن ای عشق
رهایم نه ، که پابستم کن ای عشق
خُمار آلوده حقم بیا باز
به جامی از علی(ع) مستم کن ای عشق
- دوشنبه
- 10
- مهر
- 1391
- ساعت
- 6:29
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
ارسال دیدگاه