میخونم برات، بازم از عشق تو بی تابم حسین
تورو میبینم، توی بیداری و توو خوابم حسین
'سلام اربابم حسین۳'
وقتی از دست همه خسته میشم
تو پناه خستگیهای منی
همه میذارن و میرن ولی تو
یار دلشکستگیهای منی
چه پناهی دارم
باتو حال و روزگار روبهراهی دارم
چه پناهی دارم
تو که سایهت رو سر منه چه شاهی دارم
چه نگاهی داری
چه علمدار رشیدی، چه سپاهی داری
چه نگاهی داری
تو دوازده ماه هرسال تو چه ماهی داری
" یا اباعبدالله الحسین "
توی رگای ما، سینه زنها میجوشه خون حسین
سرمو میدم، تا بشم بی سر و سامون حسین
'انا مجنون الحسین۳'
وقتی اسم تو میاد روی لبم
خودمو تو کربلا حس میکنم
تا که نزدیکتر از اینها به تو شم
خودمو همرنگ عابس میکنم
چه امیری دارم
چه امیر بی بدیل و بی نظیری دارم
چه امیری دارم
در این خونه عجب خیر کثیری دارم
چه صفایی داره
شب جمعه کربلات حال و هوایی داره
چه صفایی داره
آقا بین الحرمینت چه شبایی داره
" یا اباعبدالله الحسین "
- پنج شنبه
- 18
- مهر
- 1398
- ساعت
- 11:10
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مهدی نظری
ارسال دیدگاه