• دوشنبه 3 دی 03


متن زمینه حضرت رقیه -(عمه کمکم کن )

5844
25

عمه کمکم کن
باید پاشم از جام
آخه داره امشب
 سر میرسه بابام

باید یه جوری بپوشونم کبودیامو
میخوام که ازش قایم کنم زخمای پامو

از درد دلام هیچی نمیگم
از زجر مدام هیچی نمیگم
از،اینکه سرم چیا آوردن
اصلا به بابام هیچی نمیگم

#بنددوم
یادم باشه پیشش
پهلومو نگیرم
بادستای لرزون
بازومو نگیرم

یادت باشه عمه نگی از حرمله چیزی
اصلا نمیخوام بدونه از آبله چیزی

از سنگای بام هیچی نمیگم
از مجلس شام هیچی نمیگم
از دندونی که برام نذاشتن
اصلا به بابام هیچی نمیگم

#بندسوم
چشماش تره انگار
چیزیش شده بابام
حتما همه چی رو
دیده خوده بابام

حالا اومده تا ببره منو شبونه
آخه پدره حق داره که دل نگرونه

حاله دلمو میدونه بابا
از توی چشام میخونه بابا
میخواد ببره منو که دیگه
اینجا نمونم بدونه بابا

  • یکشنبه
  • 21
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:58
  • نوشته شده توسط
  • امیر روشن ضمیر

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 8.10 MB
تعداد بازپخش 855
تاریخ بارگذاری سه شنبه 23 مهر 1398 07:47

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران