• سه شنبه 4 دی 03


شعر امام جعفر صادق(ع) -(مرغ دل زند پر در هوای صادق)

559

مرغ دل زند پر در هوای صادق
تا شود معزّی در عزای صادق

آه از این مصیبت  میکشد زبانه 
شعله های آتش از سرای صادق

هر چه که توانست ظلمِ بی امان کرد
بی بهانه خصم بی حیای صادق

قاتلش حیا از مؤمنان ندارد
نه نمی هراسد از خدای صادق

این سخن نفهمید قاتل لعین نیست
مال و جاه دنیا خون بهای صادق

می رسد فغانِ اهلِ خانه بر گوش
از فراق روی دلربای صادق

هر یکی زِ اهلِ خانواده میزد
حرف سوزناکی در رسای صادق

خانه ی امامت را دگر خبر نیست
از حضور گرم و باصفای صادق

خواب کودکانش را نمی نوازد
نیمه شب صدای ربّنای صادق

کوی و برزن شهر با شهادتِ او
شد تهی ز عطر جانفزای صادق

کار اهل علم و معرفت دگر شد
گفتگتن و شنیدن از سخایِ صادق

می شمارد اهل  بندگی و تقوی
هر چه خصلت نیک از برای صادق

غرق غم شده هر کس که در مدینه
بوده در حقیقت آشنای صادق

حسرتش به دل ماند آنکه برده بهره
 از علوم ناب و پر بهای صادق

بعد از این شهادت دل به کاظمش داد
هر کسی  که بوده در ولای صادق

با عمل به حکمِ خالقش مسلمان
میرود به جنّت با لوای صادق

توتیای چشم شیعیان شد امروز
تربت مدینه خاک پای صادق

  • دوشنبه
  • 22
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 18:37
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران