بند اول
پاشو داداش زینب اومده
زینبی که قلبش پره درده
تو کوفه و شام غم بوده
یه اربعین بی تو سر کرده
امون از این بی وفا دنیا
تو رفتی و من شدم تنها
شدم آواره توی صحرا
به هر جا که اسمتو بردم
از این مَردم من کتک خوردم
خودت دیدی کم نیاوردم
قد کمونم و ببین
به تن نشونم و ببین
اشک روونم و ببین
《داداش حسین مظلوم》
بند دوم
چهل روز و شب عزیز من
با سر تو من همسفر بودم
سرت روی نیزه ها دیدم
یه اربعین در به در بودم
به هر منزل با سرت بودم
داداشی دور و برت بودم
مراقب دخترت بودم
به هر منزل از غمت مُردم
خودت دیدی کم نیاوردم
تو راهت سنگ جفا خوردم
خواهر مضطرو ببین
شبیهِ مادرو ببین
پیریه خواهرو ببین
《داداش حسین مظلوم》
بند سوم
پاشو ببین خواهر اومده
سر گذاشته روی مزارِ تو
پس از گذشته چهل روزی
خسته رسیده کنارِ تو
رسیدم اما پریشونم
حدیث دوریتو میخونم
کنار قبر تو حیرونم
یه اربعین ماتم آوردم
خبر از شام غم آوردم
یه دختر از تو کم آوردم
حال خرابم و ببین
چشم پر آبم و ببین
قلب کبابم و ببین
《داداش حسین مظلوم》
- چهارشنبه
- 24
- مهر
- 1398
- ساعت
- 14:38
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه