• دوشنبه 3 دی 03

 محمود ژولیده

شعر اربعین حسینی -(اشک و خون با هم برای تو بریزم بهتر است)

1798

اشک و خون با هم برای تو بریزم بهتر است 
در میان مجلسِ روضه بمیرم بهتر است 

تربتی که از پدر، شیری که از مادر رسید
هر دو یک لبیک بر ارباب، با هم بهتر است 

قطره قطره، جمعِ ما مانندِ اقیانوس شد
با هزاران قافله، هجرت نمایم بهتر است 

کم بگیرم لقمه از قوت و غذای کاروان 
تا کنی با کاروانت آشنایم بهتر است 

خانه زادِ موکبت هستیم ما، ای تشنه لب
آب هم در کربلا کمتر بنوشم بهتر است 
 
از نجف تا کربلا باشد صراطُ المستقیم 
در صراطَ المستقیمِ تو بمانم بهتر است 

اربعینِ انقلاب و اربعینِ کربلاست
پای این مکتب شود وصلت نصیبم بهتر است

ما برای حفظ این پرچم همه هستی دهیم 
من ز پا افتم، که گردد حفظ پرچم بهتر است 

هاجر آمد کعبه و حُجّاج راهش طی کنند
من به حَجِّ زینبِ مظلومه آیم بهتر است
 
بوی کعبه آید از این قبلۀ شش گوشه اَت
پس نمازم را بسوی تو بخوانم بهتر است

سر جدا، پیکر جدا، لشگر جدا، خواهر جدا
قتلگاهی مثل تو باشد فراهم بهتر است

از غریبی و اسیری هر چه گفتم، جای خود 
از مصیباتِ یتیمی چون بگویم بهتر است 

یک سه ساله دختر و یک شهر دشمن، وایِ من
گفت با رأست رقیه، من بمیرم بهتر است

تا شبیه مادرم زهرا شوم، یاسِ کبود 
جای سیلیِ عدو مانَد به رویم بهتر است 

تا که بابایم شود در نزد مادر روسفید
پیش زهرا چون روَم با قامت خم بهتر است

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 19:3
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران