• دوشنبه 3 دی 03

 محمود اسدی

(غزل)بد زد/این چهل روز عدو سنگ به ما زد بد زد

898

این چهل روز عدو سنگ به ما زد بد زد
هر که آمد غم من دید مرا زد بد زد

شد چهل روز نه،انگار چهل سال گذشت
غمت آتش به دل ارض و سما زد بد زد

نرود از نظرم صحنه ی گودال حسین
هر که دور از بدنت بود جدا زد بد زد

پیش چشمان ترم حلقه به دور تو زدند
پیرمردی به تنت آه عصا زد بد زد

من خودم از روی تل دیدم و فریاد زدم
شمر بر پهلوی تو ضربه ی پا زد بد زد

تا درآورد عدو جسم علی را از خاک
سر او را به سر نیزه که جا زد بد زد

یک شب از ناقه زمین خورد یتیم تو حسین
زجر آمد چقدر طفل تو را زد بد زد

نشود قسمت کافر لگد زجر ای کاش
که از آن ضربه عزیز تو صدا زد بد زد

سر بازار به ناموس تو می خندیدند
خصم دانی که چرا طعنه به ما زد بد زد

دشمنی داشت عدو با علی از بدر و احد
که نوامیس تو را در همه جا زد بد زد
********
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 21:43
  • نوشته شده توسط
  • هاشمی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران