باز به جوش آمده دریای عشق
موج زده بهر گهر زای عشق
از دل دریا گهری ساخته
روشن و تابنده و پیراسته
گوهر عشق آمد و عشق آفرید
هر دو جهان را به نگاهی خرید
جلوه چو آن مطلع الانوار کرد
جلوه دادار پدیدار کرد
از اثر حسن صفات و مرام
خواند خداوند حسینش به نام
نام حسن بود که تصغیر شد
راز خدا بود که تفسیر شد
حسن رخش دید و دل از دست داد
روح الامین بر قدمش سر نهاد
امشب از آن ماه که تابان شود
منطقه وحی چراغان شود
چرخ فشاند به زمین اشک شوق
موج زنددر دل جبریل ذوق
چونکه رخ از پرده پدید آورد
سجد به خلاق مجید آورد
حمد خدا را به تقدس کند
لطف به ازادی فطرس کند
ختم رسل بوسه زند بر رخش
رمز شهادت نگرد در رخش
ای زتو فطرس شده با احترام
بر تو و بر روح عظیمت سلام
در دو جهان جز به تو و کردگار
نیست مؤید به کس امید وار
سید رضا مؤید
- چهارشنبه
- 12
- مهر
- 1391
- ساعت
- 6:0
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
ارسال دیدگاه