نم نم داره بارون میاد
خرابه بوی نون میاد
عمه ببین داره برام
توی طبق مهمون میاد
خوش اومدی ای مهربون
خوش اومدی آروم جون
بمیره دخترت بابا
که خورده لبهات خیزرون
مگه گناه من چی بود
که صورتم شده کبود
داری خبر که بردنم
منو محله ی یهود
یا ابتاه۲ من الذی ایتمنی۳
___________
به پیشونیت کی سنگ زده
کی تو رو بی درنگ زده
نیزه و کعب نی بابا
به صورت تو چنگ زده
بوی تنور میده سرت
پس کو؟کجاست؟بال و پرت
همه بِهِم میگن شدم
خیلی شبیه مادرت
مُردم تا که دیدم بابا
سرت رو تو طشت طلا
ای مصحف ورق ورق
رحل تو بوده نیزه ها
یا ابتاه۲ من الذی ایتمنی۳
___________
به اشک من خندیدنو
گوشواره مو دزدیدنو
منو با عمه زینبم(س)
تو کوچه ها کشیدنو
دستام تو بند و سلسله
پاهام شده پر آبله
عمو کجاست ببینه که
همسفرم شد حرمله
ببین گرفته شد صدام
هُل دادنم میون شام
نبودی در بیاری تو
خار مغیلان از پاهام
یا ابتاه۲ من الذی ایتمنی۳
بهنفس: کربلایی ایمان کیوانی
- شنبه
- 4
- آبان
- 1398
- ساعت
- 9:40
- نوشته شده توسط
- امیر روشن ضمیر
- شاعر:
-
بابک امامی
ارسال دیدگاه