کسی که غم من وتورو میخورد
کسی که برای فاطمه میمرد
علی رو غدیرخم بالا اورد
داره میره که راحت بشه دیگه
رسولی که خدا مدحشو میکرد
بستریه داره رنگ وروی زرد
بایه دله پره غصه پره درد
داره میره که راحت بشه دیگه
خدامیدونه درد دلاش
برا روز گار بعدشه
خونه اگه توی چشاش برا
خون رودیوار بعدشه
اگه داره ناله میزنه
میبینه ناله های بعدشو
میبوسه اگه که فاطمه رو
میدونه ماجرای بعدشو
آه وواویلا
یارسول الله
ابری شده چشای مادرمون
بلال حبشی باز میگه اذون
ولی نبی خدا نداره جون
که روی پاها بلند بشه بره
هوای مدینه پرشده از ابر
علی داره آماده میکنه قبر
نداره دیگه خون خدا صبر
سرروسینه ی نبی تا میذاره
بعد اینهمه زحمت ورنج
باید شبونه خاک بشه
اوضاع این مردم پست
زهرا رو داره میکشه
علی داره غسل میده و
مردم به فکر پست وجاه
از اون دوشنبه شد شروع
تا که رسید به قتلگاه
آه وواویلا
یارسول الله...
وعده های نبی داره میرسه
علی تومدینه خیلی بی کسه
در خونه هیزم و خار وخسه
قراره بسوزونن خونشونو
شاخه ی گل پیمبرو شکست
اومدند حالا تازیونه به دست
یه نانجیبی دست علیو بست
قراره که ببرن باباشونو
یکی بیادتواین کوچه
به مادرم کمک کنه
اشک حسینو پاک کنه
به خواهرم کمک کنه
جلوچشای اهل شهر
زخم مارو نمک زدند
بابام علی مو بردنو
مادرمو کتک زدند
آه وواویلا
یارسول الله
- شنبه
- 4
- آبان
- 1398
- ساعت
- 11:18
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد رضا طالبی
ارسال دیدگاه