• شنبه 1 اردیبهشت 03

 علیرضا خاکساری

متن شعر مدح منقبت مرثیه پیامبر اکرم -(مهمان که دعوت می کند پیغمبر اکرم )

1795
2

مهمان که دعوت می کند پیغمبر اکرم 
بر او محبت می کند پیغمبر اکرم
ما هم که اینجاییم مهمانان او هستیم
حتما عنایت می کند پیغمبر اکرم 
حاجت بخواه از محضر پیغمبر رحمت
قطعا اجابت می کند پیغمبر اکرم 
از خوبی اش باید بگویم چهارده قرن است
دارد هدایت می کند پیغمبر اکرم 
چون بر حسینش گریه کردیم از ثواب خود
تقدیم امت می کند پیغمبر اکرم 
با دست خود مزد تمام سینه زن ها را  
امشب کرامت می کند پیغمبر اکرم 
دست از کتاب و اهل بیت اش بر نمیداریم
وقتی وصیت می کند پیغمبر اکرم 
با "کُلُّنا واحد" که فرمودند پس محشر 
ما را شفاعت می کند پیغمبر اکرم 
با اینکه دوریم از مدینه این دل زائر
قصد زیارت می کند پیغمبر اکرم !
سیلی به زهرایش زدن مزد رسالت بود ؟؟؟
فردا شکایت می کند پیغمبر اکرم 

با فاطمه بعد از رسول الله بد کردند 
بال و پر پروانه را عمدا لگد کردند 

هیزم فراهم می شود بعد از رسول الله 
آتش مجسم می شود بعد از رسول الله 
روزی صحن پاک چشم مادر سادات 
باران نم نم می شود بعد از رسول الله 
مانند ماهی که قدش عمری هلالی شد
زهرا قدش خم می شود بعد از رسول الله 
حتی بلای جان زهرای عزادارش
مسمار در هم می شود بعد از رسول الله 
تا بشکند دستی که احمد بوسه زد بر آن 
قنفذ مصمم می شود بعد از رسول الله 
خورشید روی حضرت حوریه تاریک از
سیلی محکم می شود بعد از رسول الله 
دیگر به خود این خانه روی خوش نمی بیند
دل ها پر از غم می شود بعد از رسول الله
مثل مدینه کربلا هم می شود بلوا
قحطی آدم می شود بعد از رسول الله 
پنجاه و اندی سال شام هر شب زینب 
اندوه و ماتم می شود بعد از رسول الله
مقتل ببیند زینت دوش پیمبر را 
هی از تنش کم می شود بعد از رسول الله
سرتابه پایش را محمد بوسه باران کرد 
افسوس درهم می شود بعد از رسول الله 
بین دو نهر آب نحرش می کنند آخر
دنیا جهنم می شود بعد از رسول الله 

بعد از رسول الله دلهامان مکدر شد 
در روضه های روضه خوانها حرف معجر شد

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران