برسفره کریم،کرم کم نمی شود
آن دل که با علیست،پر از غم نمی شود
شکر خدا که فاطمه گردید مادرم
چون او شفیعه ای،به محشر نمی شود
روز ازل نمود به خلقت نظر حسن
بی جلوه ی کریم،که خلقت نمی شود
آدم بدید نام حسین وبر آن گریست
آدم بدون اشک،که آدم نمی شود
سجاده هم گریست به سجاد اهل بیت
طاعت بدون او،که زینت نمی شود
دانش چو موم نرم به دستان اهل بیت
علامه پروری،چو باقر نمی شود
صدیق جمله ای به صداقت چنین بگفت
گردیده ام نگرد،چوصادق نمی شود
بر هم و غم و کل حوائج به شیعیان
باب الحوائجی،چو کاظم نمی شود
موسی عصی زنان به دربار شاه طوس
گفتا که چون رضا، که سلطان نمی شود
جود و سخا بود،گدای ره جواد
از درگهش نگر،کسی رد نمی شود
هادی اگرنبود،هدایت نمی شدیم
بی لطف او کسی،مسلمان نمی شود
نازم به عسکری،که دربار حضرتش
هرگز تهی زخیل عساکر نمی شود
نادیده ام به چشم،رخ محجبین یار
دانم ولی یقین، چو مهدی نمی شود
- سه شنبه
- 21
- آبان
- 1398
- ساعت
- 10:3
- نوشته شده توسط
- عادل لاله چینی
- شاعر:
-
عادل لاله چینی
ارسال دیدگاه