چند روزه دلم پر از غمه
بیقرار رقص پرچمه
وقتی اینجوری میشم فقط
فاصله میگیرم از همه
شادیای دنیا تو دلِ
اربعین نرفته ها گمه
مرهم دل خرابِ ما
مشهدالرضاست یا قُمه
دلم امشب
میگیره بهونه ی بارونو
تب سختم
انگاری که نداره درمونو
داره قلبم
میزنه از تو سینه بیرونو
آسمونم
ابریه هوای بارون داره
دل زارم
زخمیه غمای پنهون داره
چشم خیسم
مثل اون خرابه مهمون داره
موج اشکه توی چشمام
مرهم میخواد دل شیدام
یا معصومه رو که میگم
دنیا دم میگیره باهام
2
ما یه بین الحرمین داریم
که شده این روزا محشری
که میون ما ایرونیا
خیلی خیلی داره مشتری
اما بین الحرمینِ ما
بین خواهرو برادره
شب جمعه هوای حرم
پُره روضه های مادره
حورالعیناش
همه مست نوای نقارن
پراشونو
روی دیوار حرممیذارن
همه اینجا
دمِ یا ضامن آهو دارن
اما اینجا
پنجره داره نداره گودال
خداروشکر
نشده تن آقامون پامال
شب جمعه
نمیره خواهری اینجا از حال
آب میخورن زائراشون
با خیال راحت اینجا
خوبه که شش ماهه ای نیست
کنج ضریح تو آقا
3
روضه هام مست دو خواهره
که یکی دید و یکی ندید
نرسید یکی به مشهدو
یکی اما کربلا رو دید
یکی دلتنگه برادره
که شده شهید زهر کین
یکی دیده جسم زاری رو
که کشوندنش روی زمین
ته گودال
یکی با چکمه رسیده ای وای
خواهری تا
پای مقتلش دویده ای وای
دیده رو نی
افتاده سر بریده ای وای
ته گودال
بردن انگشتشو با انگشتر
دیده زینب
آره خاکی شد رگای حنجر
دم مقتل
با یه سیلی شده پاره معجر
دو خواهر و دو برادر
یکی مسموم یکی بی سر
یه خواهری نرسیده
یکی دیده تن بی سر
- پنج شنبه
- 23
- آبان
- 1398
- ساعت
- 15:33
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
خادم زینب
ارسال دیدگاه