میگه ، هرکسی که سامرا رفته
آقا ، کرمش به مجتبی رفته
« آقا، یا اباالمهدی ادرکنی ..»
نسیم سحر ، منو میبره ، سوی سامرا ، ای جونم
بادلدادهها ، سرِ سُفرۀ ، مُضیفِ حرم ، مهمونم
حسِ خوبی دارم ، تا سحر بیدارم
رو ضریحش امشب ، سرمو میذارم
حرمش رؤیامه ، اونیکه میخوامه
به خودم میبالم ، که حسن آقامه
میگه ، هرکسی که سامرا رفته
آقا ، کرمش به مجتبی رفته
« آقا، یا اباالمهدی ادرکنی .. »
شب عیده و ، رسیدم برا ، گدایی درِ ، این خونه
ببین اینقَدِه ، کرم داره که ، نیازِ منو ، میدونه
نامش از بس خوبه ، رو زمین محبوبه
نبضِ عشقش امشب ، تو دلم میکوبه
در رحمت بازه ، موقع پروازه
دوس دارم آقامو ، بی حد و اندازه
از این/ خونه دستِ پُر گدا رفته
آقا/ کرَمش به مجتبی رفته
میگه ، هرکسی که سامرا رفته
آقا ، کرمش به مجتبی رفته
« آقا، یا اباالمهدی ادرکنی .. »
حالا که دلِ ، تموم جهان ، برای یمن ، پردرده
دعا میکنم ، گلِ فاطمه ، برا صُلح و عدل ، برگرده
میخونم همیشه ، ای عدالتپیشه
شَرّ وهابیها ، تو بیای کم میشه
هرچی غم در پیشه ، تو بیای سر میشه
حال و روز دنیا ، با تو بهتر میشه
برگرد ، این زمستونو بهاری کن
برگرد ، واسه مردمِ یمن کاری کن
 « آقا، العَجَل یامهدی .. »
- چهارشنبه
- 13
- آذر
- 1398
- ساعت
- 12:33
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
- 
                            صادق اویسی

 
                 
                 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه