زهد و ترس از خدا
عبدالحلیم جندی از عالمان معاصر اهل سنت از مالک بن انس روایت می کند:
یک سال با او حج به جا آوردم. وقتی سوار بر مرکب، برای احرام مهیا شد، هرچند خواست لبیک بگوید، صدا در گلویش قطع شد و نزدیک بود از مرکب به زیر افتد. عرض کردم: ای پسر رسول خدا صلی الله علیه وآله (در احرام) ناگزیر نخست باید لبیک بگویی. فرمود: چگونه لبیک بگویم، میترسم خدای عزوجل بفرماید:
«لا لَبَّیْکَ وَ لا سَعْدَیْکَ...».
پیوسته در طاعت خدا بود و عزت را در عبادت و طاعت خدای می جست. همواره این دعا را بر لب داشت که:
اَللَّهُمَّ اَعِزَّنِی بِطاعَتِکَ
خدایا! مرا به طاعت خود عزیز گردان.» همچنین به دیگران می فرمود: «هیچ زاد و توشه ای برتر از تقوا نیست و چیزی نیکوکارتر از سکوت و کم حرفی نیست».
?منبع:
تهذیب الکمال، ج ۵، ص ۹۰
- پنج شنبه
- 14
- آذر
- 1398
- ساعت
- 10:10
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه