امام مذهب مالكیه مى گوید: «چشم من افضل از جعفر بن محمد در زهد و فضل و ورع و عبادت ندیده است»(۱)
همچنین مى گوید: چشمى ندیده و گوشى نشنیده و به قلب بشرى خطور نكرده است افضل از جعفر صادق از جهت فضل و علم و عبادت و ورع (۲)
ابن طلحه شافعى در وصف آن حضرت مى گوید: «او از بزرگان و سادات اهل بیت رسول خدا (صلى الله علیه وآله) است، داراى علوم فراوان، عبادت زیاد، زهد آشكار و تلاوت بسیار است. او كسى است كه معانى قرآن كریم را تتبّع مى كند و جواهر دریاى كتاب خداوند را استخراج و عجائب آن را استنتاج مى نماید و اوقاتش را بر انواع عبادات قسمت مى كند. دیدن او بیننده را متذكر آخرت مى نماید و شنیدن كلامش موجب زهد در دنیا مى شود. اقتدا به هدایتش پیروانش را اهل بهشت مى كند، نور سیماى او شهادت مى دهد كه از سلاله نبوّت است و طهارت افعال او آشكار مى كند كه از ذریه رسالت است. جماعتى از اعیان و اعلامِ ائمه، از او استفاده علم و نقل حدیث نمودند.
مناقب و صفات او بیش از آن است كه به شماره آید و در انواع آن فضایل و مناقب فهم هر انسانِ بصیرِ بیدار حیران و سرگردان است، علومى كه فهم ها از احاطه به آنها قاصر است به او اضافه پیدا مى كند و از او روایت مى شود و این از كثرت علومى است كه از تقواى او بر قلب او افاضه شده است»(۳)
حسن بن زیاد گفت: شنیدم كه ابوحنیفه (امام مذهب حنفیه) در پاسخ به این سؤال كه فقیه ترین كسى كه دیده اى كیست؟ گفت: جعفر بن محمد. منصور فرستاد نزد من و گفت: یا اباحنیفه، مردم مفتون جعفر بن محمد شده اند، مسائل مشكلى مهیا كن . پس چهل مسئله آماده كردم و وارد شدم بر منصور و جعفر در طرف راست منصور نشسته بود.
هیبت او آن چنان مرا گرفت كه هیبت منصور مرا نگرفت. به من اشاره كرد پس نشستم. منصور رو به او كرد و گفت: یا ابا عبدالله این ابوحنیفه است، فرمود: او را مى شناسم بعد منصور رو به من كرد و گفت: یا ابا حنیفه مسائل خود را از ابى عبدالله بپرس، شروع كردم به پرسیدن مسائل هر مسئله اى كه پرسیدم جواب داد و مى فرمود: شما چنان مى گویید و اهل مدینه چنان مى گویند و ما این چنین. تا چهل مسئله تمام شد و هیچ یك را فروگذار نكرد. پس ابوحنیفه گفت: آیا این طور نیست كه اعلم مردم كسى است كه علم به اختلاف مردم داشته باشد؟!(۴)
ابن قتیبه مى گوید: «كتاب جفر جلدى است كه امام جعفر بن محمد الصادق نوشته است و در آن كتاب تمام آنچه به علم او تا روز قیامت حاجت است، موجود است»(۵)
شبنلجى شافعى مى گوید: «مناقب آن حضرت فوق آن است كه اهل حساب آنها را شماره كنند و در انواع آن مناقب فهمِ نویسنده حیران است»(۶)
منابع:
(۱): مناقب آل أبى طالب، ج ۴، ص ۲۷۵
(۲): مناقب آل ابى طالب، ج ۴، ص ۲۴۸
(۳): مطالب السئول، ص ۸۱
(۴): مناقب آل أبى طالب، ج ۴، ص ۲۵۵
تهذيب الكمال، ج ۵، ص ۷۹
(۵): حياة الحيوان، ج ۱، ص ۲۷۹
تأويل مختلف الحديث، ص ۶۸
(۶): نورالأبصار، ص ۱۶۰
- پنج شنبه
- 14
- آذر
- 1398
- ساعت
- 10:11
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه