على بن عيسى در حديث مرفوعى (كه سند را به معصوم رسانده) روايت كند كه موسى عليه السّلام با خدا مناجات كرد و خداوند در آن مناجات به او فرمود:
اى موسى آرزويت در دنيا دراز نشود كه بخاطر آن دلت سخت گردد و شخص سخت دل از من به دور است.
اى موسى آن طور باش كه من در تو خوشحالم (كه چنان باشى) چون كه خوشحالى من آن است كه فرمانبردارى شوم و نافرمانى نشوم. پس دلت را با ترس بكش، كهنه جامه باش و زنده دل، در زمين گمنام باش و در آسمان معروف، خانه نشين باش و چراغ در شب، در پيشگاه من فرمانبردار و فروتن باش چون فرمانبردارى شكيبايان.
از بسيارى گناه به درگاه من فرياد كن چون فرياد گنهكار گريزان از دشمن در دفع دشمن از من يارى بجوى كه براستى من ياور و مددكار خوبى هستم.
اى موسى! همانا من خدايم كه بر فراز بندگانم و بندگان زير دست منند و همگى در برابرم كوچك و درمانده اند و از خودت نيز بر خويشتن نگران باش (چون بسيار شود كه انسانى از خود گول خورد) و فرزند خود را نيز بر موضوع دينت امين مدان مگر اينكه فرزند تو نيز مانند خودت خوبان را دوست بدارد.
اى موسى! تن خود را بشوى و غسل ده و به بندگان شايسته ام نزديك شو.
اى موسى! در نماز مردم، پيشواشان باش و در دعوا و نزاعشان رهبر باش و بدان چه من به تو نازل كرده ام در ميانشان داورى كن كه من حكمى روشن و دليلى تابان و نورى بر تو فرو فرستادم كه گويا باشد بدان چه در اولين و آخرين بوده و خواهد بود.
منبع:
الروضة من الكافي؛ ترجمه رسولى محلاتى؛ ج۱؛ ص ۶۱
- پنج شنبه
- 14
- آذر
- 1398
- ساعت
- 10:18
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه