درعزاي کشتگان کربلا بايد گريست
گرچه نوروز است اما زين عزا بايد گريست
گر يزيدي نيستيد از پايکوبي بگذريد
نينوايي شد که همچون نينوا بايد گريست
دست عباس افتد از تن ،دست افشاني مکن
زين غم پيکرگداز و جانگزا بايد گريست
گاه بايد شعله گرديد و زجان فرياد کرد
گاه بايد سوخت اما بيصدا بايد گريست
کس نميخندد به حال داغداران زين سبب
در غم جانسور آل مصطفي بايد گريست
خنده بر اشک يتيمان کار اهل شام بود
بر کسي کو ،ديده داغ باب را بايد گريست
رأس پر خون حسين بن علي (ع) ميريخت اشک
پا به پاي آن سر از تن جدا بايد گريست
عيد بيمعناست وقتي در اسارت زينب است
همچو چشم آسمان زين ماجرا بايد گريست
آل عصمت داغدار و اهل کوفه شادمان
يا که بايد سوخت از اين داغ يا بايد گريست
ماه اندوه حسين ابن علي، ماه عزاست
«ياسر» از اين واقعه در هر کجا بايد گريست
نام شاعر:محمود تاري «ياسر»
- پنج شنبه
- 13
- مهر
- 1391
- ساعت
- 3:45
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
ارسال دیدگاه