نوحه به سبك سبک منم آواره بین کوفه(
پدر جان وا کن دیده ات را ، تماشا دارد حال زهرا
شوم بی تو تنهای تنها ، پدر جان
خداحافظ پشت و پناهم ، بدون تو ای تکیه گاهم
همین عمر کم را نخواهم پدر جان
ابتا ، شب آخری که پریشان حالی
بود جای مادر کنارت خالی ، به فکر وصالی
مدینه بی تو ماتم سرا شود
خانه ی زهرا بیتالعزا شود
پای عدو در این خانه وا شود
وا مصیبت بابا مرو مرو
******
بیا بنشین زهرا کنارم ، سرم بر زانویت گذارم
وصیتهایی با تو دارم یا زهرا
پس از من با بی احترامی ، بگویم سر بسته کلامی
خوری سیلی از یک حرامی یا زهرا
واویلا ، زمین خوردنت را علی میبیند
گلت را کسی با لگد میچیند ، به ماتم نشیند
میان آتش بی بال پر شوی
برای میر خیبر سپر شوی
میان خاک و خون بی پسر شوی
وا مصیبت بابا مرو مرو
******
از امشب دیگر سینه زن باش ، از امشب فکر یک کفن باش
کفن نه فکر پیرهن باش عزیزم
حسین آرام سینه ی من ، می افتد زیر پای دشمن
ندارم دیگر تاب گفتن واویلا
کربلا ، حسینی که جایش به عرش اعلاست
تن بی سرش روی خاک صحراست ، کنارش چه غوغاست
رود به غارت پا تا سر حسین
لگد بکوبد بر پیکر حسین
به پیش چشم تو مادر حسین
وا مصیبت بابا مرو مرو
- پنج شنبه
- 21
- آذر
- 1398
- ساعت
- 10:11
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
قاسم نعمتی
ارسال دیدگاه