بیا بیا علی ببین،کبودیِ روی مرا
عدو زِ کینه پشتِ در،شکسته پهلوی مرا
دختر پیمبرم
مثل لاله پرپرم
درد میکند سرم
من فدای رهبرم...
چگونه گویمت علی،حدیث رنج و مِحنتم
دشمن به پیش مجتبی،سیلی زده به صورتم
جرم من بگو چه بود
صورتم شده کبود
غصه دار و مُضطرم
من فدای رهبرم...
رَوَم زِ دنیا و بُوَد،اشکم روان از هر دو عین
تو را به جانِ فاطمه،جان تو و جان حسین
تشنه لب به نینوا
می شود سرش جدا
می رود به نیزه ها
ای غریبِ کربلا...
- پنج شنبه
- 28
- آذر
- 1398
- ساعت
- 11:29
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه