• دوشنبه 3 دی 03


متن شعر غزل حضرت مهدی (عج) -(دل از ما برد و رخ از ما نهان کرد )

601

دل از ما برد و رخ از ما نهان کرد 
نمی دانم صبوری چون توان کرد 
ندارم اختیار خویشتن را 
هر آنچه او بخواهد باید آن کرد 
ندارم شکوه ای از کس ، که با من 
هر آنچه بوده آن ابرو کمان کرد 
کمان ابرو و مژکان تیر و، رامی 
دل خونین و لرزانم نشان کرد 
ز دیده تیر تیزی جست و در دم 
دلم را پاره ، خود را در میان کرد 
امان از تیر عشق مه جبینان 
که دود آه دل در آسمان کرد 
نشسته دیده ام در اشک خونین 
که دل را غارت آن سرو چمان کرد 
ندانم با که گویم حال خود را 
که جانم بر لب آن آرام جان کرد 
رضایم بر رضای نازنینم 
که هر که نا رضا آمد زیان کرد 
#هدایت شاکر و ممنون و مسرور 
که مهر او دل ما را مکان کرد 

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران