• دوشنبه 3 دی 03

 محمود اسدی

(غزل)به جای شیر/یاسم ولیک، برگ و برم درد می کند

1325

یاسم ولیک، برگ و برم درد می کند
از غصه ات علی جگرم درد می کند

هر شب برای غربت تو گریه می کنم
با آنکه چشم های ترم درد می کند

از درد خویش با تو نگفتم سخن ولی
هر لحظه قلب شعله ورم درد می کند

یک دو قدم نرفته زمین می خورم علی
از ضربت لگد،کمرم درد می کند

خون جای شیر می چکد از زخم سینه ام
وین سینه از غم پسرم درد می کند

از لحظه ای که خورد به دیوار صورتم
گوشم کبود گشته،سرم درد می کند
********
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • شنبه
  • 7
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 1:11
  • نوشته شده توسط
  • هاشمی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران