کام خشکی تا به دریا میرسد
یک سلام از ما به آقا میرسد
انقلاب عشق بر پا میکند
بیرق آقا به هر جا میرسد
بانگ هیهات حسینی دیر و زود
عاقبت تا کل دنیا میرسد
سربلند روضههایش میشویم
رزق اشک از سمت بالا میرسد
از سر این سفرههای هیئتی است
هر چه از خیرات ما را میرسد
از گدایی در این خانه است
آن غلامی که به هر جا میرسد
ما فقیرانیم و از کرببلا
سالی یکبارش به ماها میرسد
نور این اشکی که زهرا میخرد
وقت وانفسای فردا میرسد
روضه بر پا میشود وقتی به حشر
پیرهن در دست، زهرا میرسد
گریه کن بیبی است وقتی که حسین
با سری مثل معما میرسد...
- سه شنبه
- 17
- دی
- 1398
- ساعت
- 1:58
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
وحید محمدی
ارسال دیدگاه