• جمعه 2 آذر 03


متن شعر مرثیه حضرت زهرا (س) -(این بار من خط می‌کشیدم دفترم را)

460


این بار من خط می‌کشیدم دفترم را
باید چگونه شرح گویم باورم را !!؟؟

آتش ، چنان شعله کشیده بین شعرم
سوزانده مصرع‌مصرعِ خشک و ترم را

آتش ، همان عنصر ، یکی از چهارگانه
چیزی که حالا گرمِ خود کرده سرم را

آتش ، همان واژه که از کوچه شروعش
خون کرده قلبِ عاشق و در به درم را

آتش ، همان شعله که مادر بین آن بود
حرفش به درد آورده جانِ مضطرم را

آتش ، همان حُرمِ حرارت ها که زهرا(س)
میگفت : تو ، در هم شکستی پیکرم را

آتش ، همان در ، دربِ چوبی کوهِ هیزم
دارد زبانه میکشد هی منظرم را

آتش ، همان داغی ، که داغش پیرکرده
بال و پر و ، پهلویِ زهرا(س)مادرم را

آتش ، همان جایی که حیدر(ع)دادمیزد
بس کن ، نزن با آن غلافت همسرم را ...

***
خط روی خط آمد ... ، قلم سوزاند من را
با دست او ، آتش کشیدم دفترم را

  • سه شنبه
  • 17
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 2:36
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران