چون بغض که در گلو گرفتار شده
انگار جان بر سرم آوار شده
با رفتن تو شیعه به خود آمده است
یک طایفه از خواب تو بیدار شده
این مرگ برای تو عجب آسان بود
این مرگ برای ما چه دشوار شده
از اشک حسین عصر خود . فهمیدم
تنگار که خیمه بی علمدار شده
ای جلوه ی روضه های عاشورایی
در جسم تو صد روضه پدیدار شده
ای صاحب ذولفقار ای مرد نبرد
برخیز که وقت رزم و پیکار شده
مالک.جز علی کسی تورا درک نکرد
تاریخ عجب دوباره تکرار شده
عالم همه چون ملک سلیمان شده است
دنیا همه تحت امر سردار شده
ما منتظر ظهور آن منتقمیم
این راه ظهور است که هموار شده
گفتیم که انتقام خواهیم گرفت
چون بغض که در گلو گرفتار شده
- چهارشنبه
- 18
- دی
- 1398
- ساعت
- 17:11
- نوشته شده توسط
- حسین فرجی
ارسال دیدگاه